دوست داشتن زیباترین مفهوم بدون مرز !

شاید زیباییش به دلیل بی کران بودنش باشد ؛ مانند دریا و آسمان یا شاید به دلیل بی حصر بودنش  . این مفهوم خیلی وقت ها مرا به فکر وا  میدارد که چقدر بخشنده است،واقعا میشود بی دریغ بخشیدش ! بدون ترس از آنکه کم شود !

دوست داشتن مانند باران است ؟! چون میتوان کسی را دوست داشت، بدون آنکه او بخواهد ..!  مانند آنهایی که وقتی باران میبارد چتری بر سرشان میگذارند ، ولی باران همچنان میبارد ... اگرچه  آن چتر در آن لحظه مانع ابراز احساسات باران با او گشته ؛ ولی چه معلوم که آن جرعه آبی که در یک روز گرم مینوشد همان قطره های بارانی باشند که آن روز بر چتر خورده اند ؟.... کسی چه میداند ؟!!!

ولی عشق ! حصاری است از سنگ ، که با دستان خودمان به دور دوست داشتن میکشیم ؛ که یا از حسادت است یا از بخل ویا شاید از چیز های دیگری... ؟!  شاید به همین دلیل بوده است که گفته اند : " دوست داشتن از عشق هم برتر است !  "

 همیشه محدود کردن چیزهای بیکران  مشکل ساز بوده است  ...

یادمان باشد انسانیت نیز بی کران است !

بیایید همدیگر را دوست داشته باشیم ، بدون حسادت وبخل ، مانند باران !

پیشاپیش !

اینم به خاطر تو !

نقاشی به سبک اسهالیسم ؟!

چند روز پیش توی یکی از این کانالها (؟) داشتند با یکی مصاحبه میکردند که نقاش مینمود ! نقاشی هایش جوری بود که آدم با دیدنشون حالت (...) پیدا میکرد . ایشان جلوی دوربین چنان ادا های هنری از خودشان در می آوردند که چندش آور بود . آخر  ریختن رنگ در لیوان و پاشیدن آن بر روی بوم و بعد با چنگ و سر پا و دست و دندان و هر آنچه که دم دستت بود به هم ریختن آن رنگها حس میخواهد ؟! جالب آنجا بود که با کلی افاده میگفت : البته این کار چند ماه است که به خاطر شما در چند دقیقه انجام دادم ! به نظر شما میشود کار چند ماه را در چند دقیقه انجام داد و نتیجه همان باشد ؟! به خدا نقاشیش جوری بود که انگار چند لیوان از رنگهای اصلی را به کسی خورانده باشی و طفلک اسهال شده باشد ؛ و حال یک بوم نقاشی به او بدهی و از او بخواهی کار هنری از خودش در کند... (حتما ملطفتید که چه میفرمایم !؟)

البته این روزها هنر به این سبک فقط به نقاشی ختم نمی شود ، بعضی از این خواننده های جدید هم هستند که اگه روزنامه بازار کار هم دستشون بدی سریع با نوشته هایش یک آهنگ تنظیم فرموده ومیدن بیرون .

خداییش راست میگن که تلقین تاثیر داره ها ...

خیلی حالم گرفته !

نمی دونم چرا فاجعه ها برای کسایی پیش میاد که خیلی زحمت کشند!؟



از ته دل براتون متاسفم !

سونامی ژاپن

بد بیاری در حمام !

بعضی وقت ها اتفاق عجیبی در حمام می افتد که :

 " شنیدن کی بود مانند دیدن ؟! "

آمار نامه !

آمار نامه

تاس اندازیم و سکه روز و شب

عاقبــت شیری نیامد ای عجب!

یا که آن سکه بُود ، اندی اُریب!

یا که در طالع بُود سهم و نصیب

تاس ها انداختم در تخته ای !؟

لیک پنجی آمـــد و تک نقطه ای

چاره جستم پیش یک فرزانه ای

او جوابـــــــم  داد با آمـــــــاره ای!

او بگفتـــــا بـــاز بنداز ای پسر

تا بیابی جفت شش یا شیر نر

ارنفست و مارکوف و یتس و فیشر

داش جـــــواد و کارلین و پورت و نپر

بار هــــا و بارهــــا انداختــنــد ...!

تا که این فرمول ها را ساختند

هر ورق از جــــــــــــزوه ی آمار ها

نامـــــــی از امیــــــــــد دارد بارها!

روزی روزگاری !

چهار سال پیش بعد از دوره نقاهت کنکور وافسردگی های قبل وبعد آن در رشته ای بس عجیب (که استاد گرام؟ : آن را رشته عدم قطعیت می نامنزجدگ !) با کد رشته 1777 انتخاب شدیم¹ !

و با هزار رویای بس عجیب تر وارد وادی² دانشگاه گردیدیم ... !

دستاورد هایمان در دانشگاه به عنوان دانشجو ؟! بسیار فراوانند !  که فقط دستاورد علمیم شما را بس است !

اگر نمره هایم را متغیر تصادفی x بفرضیم :

این x را نمی توان به هیچ توزیع آماری ربط داد ؟!( اگر میتوانید ربط دهید³ ).

حتی بارها تلاش کرده ام تا از روش های ناپارامتری چیزی دستگیرم شود ولی نشد که نشد !

این نمره ها که در بازه  6.5  تا  20  تغیر میکنند ، آنچنان تصادفی اند که هیچ فرمول رگرسیونی توانایی برازش نقطه های آتی را ندارد ! 

امید ریاضی و واریانسش در R یافت نمی شود ؟!.

باور کنید که 5 پروژه ی کارشناسی و 10 مقاله ISI  را میتوان با این متغیر تصادفی ارائه داد! .

پی نوشت 1 : یادش بخیر آقای لطفی ، یکی از دبیر هایم همیشه میگفت :کاری کنید که شما رشتتونو انتخاب کنید نه این که رشته شما رو انتخاب کنه !

پی نوشت 2 : نخلع نعلیک ...

پی نوشت 3 : اگر نمره هامو میخواید تماس خصوصی بگیرید !

پی نوشت 4 : یکی از دستاورد های دیگر : به عنوان سرباز صفر به سربازی نمیریم ( آمار دانیم خوب ) !

روز عشق مبارک !

پی نوشت : آخه ولنتاین به تو چه  امید ؟!

پی نوشت : راست میگی آ

پی نوشت :  مبارک ؟؟!